کد مطلب:7582
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
در خطبهء 78نهج البلاغه آمده : اي مردمان ! بدانيد كه بهرهء زنان از ايمان و ارث و خرد كم است . امّا كمي خردشان براي آن است كه شهادت دو زن برابر گواهي يك مرد است . هم چنين در مكارم الاخلاق آمده : اطاعت زن پشيماني به بار مي آورد! از اين قبيل روايات فراوان است . ولي زناني چون حضرت مريم , آسيه , حضرت فاطمه و... زناني كامل هستند. پس مراد از آن روايات چيست ؟
از ديدگاه اسلام زن و مرد, دو موجود كامل هستند و هر دو مي توانند به كمالات انساني در خداشناسي ,معادشناسي , وحي و رسالت برسند. در رسيدن به فضائل اخلاقي هر دو مساوي هستند. هم مرد مي تواند انسان كامل بشود و هم زن . قرآن مي فرمايد
شايسته كند چه مرد باشد و چه زن و مؤمن باشد, قطعاً او را با زندگي پاكيزه اي حيات بخشم >.
در رسيدن به حيات طيب فقط دو چيز نقش دارد: يكي حسن فعلي به نام و ديگري : حسن فاعلي به نام , خواه جسم مذكّر باشد يا مؤنث .
بنابراين از ديدگاه قرآن براي رسيدن به كمالات انساني , مرد يا زن بودن نقشي ندارد و تفاوتي بين جنس مذكر ومؤنث نيست . در جزا و پاداش فرقي بين اين دو نيست . آياتي از قبيل :
كسب و كار خود است >. و . و
سعي و انّ سعيه سوف يري ;() براي انسان نيست جز آن چه تلاش نموده است و به زودي آنها را خواهد ديد>. هيچ (پـاورقي 3. نجم (53 آيه 39
فرقي بين مرد و زن گذارده است , امّا تفاوت بين جنس مرد و جنس زن قابل انكار نيست . مرد از لحاظ جسماني با زن تفاوت هايي دارد. مرد براي انجام وظايفي مشكل تر آفريده شده , ولي زن موجودي لطيف تر, زودرنج تر, عاطفي تر وبا ساختار خاصي خلق شده است . خداوند متعال براي اين كه اين دو موجود همديگر را جذب كنند, جاذبه هايي درآن ها قرار داده است . كمال مرد به مرد بودن او است و كمال زن به زن بودن او است . زن در حيات اجتماعي مكمّل مردو مرد مكمّل زن است : .
چون خلقت مرد و زن هر كدام ويژگي هايي دارد, توقع تساوي در وظائف از آن دو بيجا است . مسلّماً وظائف زن با وظائف مرد متفاوت است . اين كه زنان در هر ماه مدتي عادت ماهيانه دارند. و نماز نمي خوانند, اقتضاي خلقتشان است . اين كه زنان احساسي ترند و مردها عاقلانه تر فكر مي كنند, مقتضاي خلقتشان است .
زن و مرد با خصائصي كه دارند, اگر خود را تهذيب نكرده و فضائل اخلاقي را در خود ايجاد نكرده باشند,مفاسدي كه از هر كدام سر مي زند, بازتاب متفاوتي خواهند داشت .
تمام مذمّت هاي اميرالمؤمنين و ديگر ائمه در ديدگاهايشان از زن , از اين جنبهء بايد بررسي شود; يعني وقتي كه اميرالمؤمنين دربارهء زن چنين مي فرمايد, مسلّماً از بعد نارسايي هاي اخلاقي آنان و از مفاسدي كه بر عدم تهذيب آنان در جامعه و خانواده بروز مي كند, سخن مي راند. و گرنه در بين زنان افرادي خود ساخته و با كمال مانند فاطمه زهرا(س ) يا حضرت خديجه بوده اند و كسي دربارهء آنان بد نگفته است .
آيت الله جوادي آملي در كتاب مي نويسد گاهي حادثه و يا موضوعي در اثر يك سلسله عوامل تاريخي , مكاني و زماني ستايش يا نكوهش مي شود و زمينهء خاصي سبب اين ستايش ها يانكوهش ها مي شود, مثلاً از يك قبيله چون افراد خوبي برخاسته , تعريف مي شده و در زمان ديگر از همان قبيله به خاطر فسادي كه حادث شده , مذمّت شده است . يك بار از بصره و كوفه تعريف و تمجيد مي شود و زمان ديگر به جهت ديگري مذمّت شده است . بخشي از نكوهش هاي نهج البلاغه راجع به زن , ظاهراً به جريان جنگ جمل برمي گردد.(1)
شهيد مطهري مي گويد: صرف نظر از اين كه تفاوت هاي زن و مرد موجب تفاوت هايي در حقوق و مسئوليت هاي خانوادگي زن و مرد مي شود, اساساً اين مسئله يكي از عجيب ترين شاهكار خلقت و درس توحيد و خداشناسي است . قانون خلقت , زن و مرد را طالب علاقه مند يكديگر قرار داده است . مرد بندهء شهوت خويشتن است و زن در بندمحبت مرد است . احساسات زن از مرد جوشان تر است . زن از مرد سريع الهيجان تر است ; يعني زودتر تحت تأثيرقرار مي گيرد. زن طبعاً به زينت و جمال و آرايش و مدهاي مختلف علاقهء زياد دارد, بر خلاف مرد. زن از مردمحتاطتر, مذهبي تر, پرحرف تر, ترسوتر و تشريفاتي تر است .
احساسات زن مادرانه است . زن از مرد رقيق القلب تر است و فوراً به گريه و احياناً به غش متوسل مي شود, امّامرد ميل به كارهاي پر حركت دارد. احساسات مرد مبارزانه و جنگي است .(2)
علت اين كه سهم ارث زن نصف مرد است , وضع خاصي است كه زن از لحاظ مهر و نفقه و سربازي و برخي قوانين جزايي دارد; يعني وضع خاص ارثي زن , معلول وضع خاصي است كه زن از لحاظ مهر و نفقه دارد. اگر مردم ازارث سهم بيشتري مي برد, از آن طرف بايد خرجي زن و بچه اش رابدهد, ولي بر زن واجب نيست خرجي شوهر وبچه ها را بپردازد.
به طور خلاصه : زن و مرد از حيث وجودي با هم تفاوتي ندارند و از حيث اعمال و جزاي اعمال و رسيدن به مقام انسانيت با هم تفاوتي ندارند. هر دو در حدّ خود موجودي كامل آفريده شده اند, ولي با هم از حيث خلقت تفاوت دارند از حيث صفات اخلاقي و منش هاي دروني متفاوت آفريده شده اند. رواياتي كه از پيامبر و امامان دربارهء زن به ما رسيده و نقل شده است , به جنبه هاي منفي و آثار مخرّب زناني كه مهذّب و خودساخته نيستند, اشاره دارد. همين اشكالات به مردان ناخود ساخته و غير مهذّب وارد است . اين واحد غير از پاسخ گويي به شبهات علمي و مذهبي ,خدمات ديگري ندارد.
(پـاورقي 1. زن در آينهء جلال و جمال , ص 368 با تلخيص و اضافات .
(پـاورقي 2. مرتضي مطهري , نظام حقوق زن در اسلام , ص 174 با تلخيص .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.